جستجو
تومان
FA
محصولات
    منو بستن
    بازگشت به همه

    الزام صنایع بر احداث نیروگاه تجدیدپذیر

    الزام صنایع بر احداث نیروگاه تجدیدپذیر

    ماده ۴ قانون مانع‌زدایی صنعت برق چیست؟

    رشد مصرف برق در بخش‌های تولیدی و جهش تقاضا در سال‌های اخیر، شبکه سراسری را با چالش «ناترازی» روبه‌رو کرده است. از سوی دیگر، محدودیت سوخت‌های فسیلی و هزینه‌های محیط‌زیستی، ضرورت گذار به انرژی‌های پاک را پررنگ‌تر کرده‌اند. در چنین شرایطی، ماده ۴ قانون مانع‌زدایی از توسعه صنعت برق با یک پیام روشن به میدان آمده: صنایع انرژی‌بر باید برای تأمین پایدار برق خود، نیروگاه اختصاصی احداث کنند؛ و اولویت، فناوری‌های پربازده و نیروگاه‌های تجدیدپذیر است. نتیجه‌ی اجرای درست این ماده، کاهش فشار بر شبکه، ارتقای امنیت انرژی، و افزایش رقابت‌پذیری صنعت خواهد بود.

    الزام صنایع برای احداث نیروگاه خورشیدی

    ماده ۴ چه میگوید؟

    صنایع انرژی‌بر (مثل فولاد، آلومینیوم، پتروشیمی، پالایشگاهی، شیمیایی و…)، با هماهنگی وزارت صمت و وزارت نیرو، موظف‌اند نیروگاه اختصاصی ایجاد کنند؛ ترکیبی از حرارتی پربازده و تجدیدپذیر.

    • چرا؟ تا برق پایدار خود را تأمین کرده، از وابستگی به شبکه سراسری در اوج مصرف بکاهند و فشار از روی شبکه برداشته شود.

    • اگر اجرا نشود چه؟ در شرایط کمبود برق، این صنایع در صف اول برنامه‌های مدیریت مصرف (محدودیت/خاموشی) قرار می‌گیرند.

    • مزیت‌ها؟ امکان مصرف خودی و فروش مازاد در بورس انرژی یا قراردادهای دوجانبه، همراه با برخی حمایت‌ها و مشوق‌ها (مالیاتی، تسهیلاتی، ترانزیت انرژی و…).

     

    چه صنایعی «انرژی‌بر» محسوب می‌شوند؟

    طبق آیین‌نامه اجرایی، سبد صنایع انرژی‌بر شامل این گروه‌هاست:

    • فولاد، آلومینیوم، مس و سایر فلزات اساسی

    • کانی‌های فلزی و غیر فلزی

    • پالایشگاهی، پتروشیمی و صنایع شیمیایی

    ویژگی مشترک این صنایع، مصرف بسیار بالای انرژی و نقش کلیدی در اقتصاد است؛ بنابراین منطقی است که تأمین پایدار برق آن‌ها از مسیر سرمایه‌گذاری مستقیم خودشان در تولید برق انجام شود.

     

    ماده ۴ دقیقاً چه الزاماتی دارد؟

    • صنایع انرژی‌بر باید نیروگاه‌های حرارتی با بازدهی بالا (سیکل ترکیبی با بازده نامی حداقل ۵۵٪) و نیروگاه‌های تجدیدپذیر احداث کنند.

    • زمان‌بندی ساخت در آیین‌نامه تصریح شده است (برای بخش گازی و سپس بخار در سیکل ترکیبی). بهره‌برداری خارج از برنامه، صنایع را از مشوق‌ها محروم می‌کند.

    • تأمین مالی از منابع داخلی صنعت ممکن است، اما استفاده از تسهیلات صندوق توسعه ملی، تسهیلات ریالی/ارزی، و ارز صادراتی نیز مجاز است.

    • وزارت نیرو موظف است ترانزیت انرژی را با دریافت هزینه عبور (مطابق مقررات) انجام دهد و پشتیبانی تأمین برق در محدودیت اضطراری نیروگاه را در چارچوب قراردادها فراهم کند.

    • برق مازاد، در بورس انرژی یا قرارداد دوجانبه قابل فروش است.

    • صنایع سرمایه‌گذار، گواهی ظرفیت نیروگاه را در اختیار دارند و می‌توانند مازاد آن را معامله کنند.

    • رعایت استانداردهای پایداری شبکه (ابلاغی مدیریت شبکه برق ایران) حین اتصال و بهره‌برداری الزامی است.

     

    ضرایب و معافیت‌ها؛ پیوند با «برق هموار» و مدیریت مصرف

    با احداث نیروگاه تجدیدپذیر/اتمی و تزریق به شبکه، مصرف برق واحدهای تحت مالکیت سرمایه‌گذار، متناسب با توان تولیدی و همراه با ضریب تشویقی، در ایام ناترازی از محدودیت‌های مدیریت بار معاف می‌شود. به بیان ساده: هرچه زودتر و بیشتر در تولید برق پاک سرمایه‌گذاری کنید، در دوره‌های کمبود، برق هموارتر و محدودیت کمتر خواهید داشت. دو نکته مهم برای برنامه‌ریزی:

    1. اگر تحویل برق هموار ۲۴ ساعته داشته باشید، مازاد تولید را می‌توانید در قرارداد دوجانبه یا بورس انرژی به صنایع دیگر بفروشید؛ خریدار به میزان ظرفیت خریداری‌شده از معافیت مدیریت بار بهره‌مند می‌شود (اما ضریب تشویقی تولید برای خریدار لحاظ نمی‌شود).

    2. اگر پس از بازه‌های تشویقی اقدام کنید، همچنان معافیت‌هایی وجود دارد، اما سقف آن‌ها (مثلاً ۱.۲ تا ۱.۳ برابر برق هموار در بازه‌های ۱۲/۲۴ ساعته) متفاوت است.

     

    اجرای ماده ۴ در عمل؛ مسیر پیشنهادی برای صنایع

    برای اینکه مسیر اجرایی روشن باشد، یک نقشه راه مرحله‌ای پیشنهاد می‌شود:

    1. ممیزی انرژی و بار: پروفایل بار ساعتی/فصلی، پیک مصرف، الگوی شیفت‌ها، فرصت‌های بهینه‌سازی.

    2. انتخاب سبد فناوری: برای پروژه‌های بزرگ: سیکل ترکیبی پربازده + خورشیدی/بادی برای کاهش سوخت و آلایندگی و برای تناسب با اهداف ESG/سبز

    3. جانمایی و اتصال: امکان‌سنجی اتصال به شبکه (پست/خط بلافصل)، آب موردنیاز (برای سیکل ترکیبی)، ارزیابی محیط‌زیستی.

    4. مدل مالی و مالکیتی: سرمایه‌گذاری مستقیم، قراردادهای خرید بلندمدت (PPA)، تأمین مالی پروژه‌ای، مشارکت با شرکت‌های بهره‌بردار و استفاده از بورس انرژی برای فروش مازاد/پوشش ریسک.

    5. قراردادها و مجوزها: موافقت اصولی، مجوز زیست‌محیطی، مجوز آب/اتصال، قراردادهای ترانزیت و فروش.

    6. زمان‌بندی ساخت و بهره‌برداری: رعایت ددلاین‌های آیین‌نامه برای برخورداری از مشوق‌ها.

    7. پایش عملکرد و بهینه‌سازی: کنترل بازده، تلفات، دسترس‌پذیری، و انطباق با استانداردهای شبکه.

     

    صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی؛ چطور مشمول مزایا شوند؟

    همه‌ی واحدها فیدر اختصاصی ندارند. راهکارهای اجرایی عبارت‌اند از:

    • نیروگاه تجمیعی برای چند واحد متصل به یک فیدر (با سهم‌بندی دقیق).

    • کنتور و کنترل هوشمند برای تفکیک و کنترل‌پذیری مصرف هر واحد.

    • هدف‌گذاری حداقل ۳۵٪ از پیک فیدر برای ظرفیت تجدیدپذیر (طبق چارچوب‌های اعلامی)، تا مسیر معافیت از مدیریت مصرف باز شود.

    این مدل مخصوصاً برای شهرک‌های صنعتی با صنایع متنوع، عملی و مقرون‌به‌صرفه است؛ هم‌افزایی سرمایه و مدیریت حرفه‌ای بهره‌برداری، ریسک را کم و بازده را زیاد می‌کند.

     

    چرا «تجدیدپذیر» محور است؟ (با نگاه به روندهای جهانی ۲۰۲۴–۲۰۲۵)

    • کاهش هزینه سطحی تولید برق (LCOE) در خورشیدی و بادی، رقابت با حرارتی را ممکن کرده است.

    • الزامات ESG و زنجیره تأمین سبز: بسیاری از خریداران جهانی، برق پاک و ردپای کربن پایین را شرط همکاری می‌دانند.

    • پایداری قیمت: نوسانات قیمت سوخت فسیلی، ریسک هزینه را بالا می‌برد؛ در حالی که خورشیدی/بادی بعد از سرمایه‌گذاری اولیه، هزینه سوخت صفر دارند.

    • ** پایش‌پذیری دیجیتال**: SCADA و سیستم‌های مدیریت انرژی (EMS) امکان بهره‌برداری بهینه و شرکت در بازار را ساده‌تر کرده‌اند.

    نتیجه: حتی اگر واحد حرارتی پربازده لازم باشد، افزودن خورشیدی/بادی به سبد تولید، ریسک سوخت و آلودگی را کاهش داده و دسترسی به مشوق‌ها و معافیت‌ها را افزایش می‌دهد.

     

    پیوند ماده ۴ با «تهاتر انرژی صنایع»

    اگرچه ماده ۴ الزام به تولید اختصاصی را بیان می‌کند، تهاتر انرژی (تزریق به شبکه و دریافت برق هموار در محل مصرف) مکمل اجرایی قدرتمندی است؛ به‌ویژه برای تجدیدپذیرهایی که تناوب تولید دارند. ترکیب احداث نیروگاه + تهاتر + فروش مازاد، سبدی منعطف برای مدیریت انرژی، هزینه و ریسک فراهم می‌کند.

     

    چالش‌های رایج و راه‌حل‌های عملی

    ۱) سرمایه‌گذاری اولیه سنگین

    راه‌حل: تأمین مالی پروژه‌ای، PPA، مشارکت با سرمایه‌گذاران تخصصی، تسهیلات صندوق توسعه، انتشار اوراق با پشتوانه جریان نقدی فروش برق.

    ۲) پیچیدگی مجوزها و بوروکراسی

    راه‌حل: طرح جامع مجوز از ابتدا، تشکیل تیم مشترک فنی–حقوقی، استفاده از کارگروه راهبری برای تسهیل.

    ۳) عدم قطعیت در دسترس‌پذیری شبکه/سوخت

    راه‌حل: جانمایی دقیق، هماهنگی زودهنگام با توانیر و مدیریت شبکه، و برنامه پشتیبان O&M برای کاهش ریسک توقف.

    ۴) بی‌اعتمادی به اجرای کامل تعهدات

    راه‌حل: قراردادهای شفاف با بندهای تعهد خدمت/خسارت، پایش و گزارش‌دهی دوره‌ای، و کارتابل ارتباط با رگولاتور.

     

    سناریوهای اجرایی نمونه (برای فهم سریع)

    سناریو A – فولاد (سه شیفت، پیک بالا):
    سیکل ترکیبی پربازده + مزرعه خورشیدی مقیاس Utility + قرارداد تهاتر ۲۴ ساعته + فروش مازاد در بورس انرژی.
    خروجی: کاهش ریسک اوج مصرف، هزینه سوخت بهینه، معافیت مدیریت بار، درآمد جانبی از مازاد.

    سناریو B – شهرک صنعتی (چند ده واحد کوچک/متوسط):
    نیروگاه خورشیدی تجمیعی با کنترل هوشمند مصارف + مشارکت سرمایه‌ای متناسب با سهم هر واحد.
    خروجی: معافیت مدیریت بار، برق هموارتر، کاهش CAPEX هر واحد.

    سناریو C – پتروشیمی (تأکید ESG و صادرات):
    ترکیب سیکل ترکیبی + خورشیدی + گواهی سبز (در صورت امکان داخلی/منطقه‌ای) + گزارش کربن.
    خروجی: مزیت رقابتی در بازارهای صادراتی و قراردادهای بلندمدت.

     

    پرسش‌های متداول (FAQ)

    آیا حتماً باید حرارتی بسازیم یا صرفاً تجدیدپذیر کافی است؟
    آیین‌نامه بر حرارتی پربازده و تجدیدپذیر تأکید دارد. ترکیب بهینه بسته به بار مصرف، سوخت دردسترس، اهداف ESG و افق مالی انتخاب می‌شود.

    اگر نیروگاه زودتر آماده نشود، چه می‌شود؟
    عدم رعایت زمان‌بندی می‌تواند باعث از دست رفتن مشوق‌ها و عدم برخورداری از معافیت‌ها در دوره‌های ناترازی شود.

    مازاد برق را چطور می‌فروشیم؟
    از مسیر بورس انرژی یا قرارداد دوجانبه. ترانزیت و تسویه مطابق مقررات انجام می‌شود.

    واحدهای کوچک بدون فیدر اختصاصی چه کنند؟
    راهکار تجمیعی و کنترل‌پذیر کردن واحدها با کنتور/سامانه هوشمند، بهترین مسیر بهره‌مندی از معافیت‌هاست.

     

    ماده ۴، یک «تکلیفِ هوشمند» است: صنایع انرژی‌بر، به‌جای انتظار از شبکه سراسری، بخشی از ظرفیت تولید برق کشور را خودشان ایجاد می‌کنند. خروجی این تغییر پارادایم، برق پایدار برای صنعت، کاهش فشار شبکه، ارتقای بهره‌وری، امکان فروش برق، و هم‌راستایی با روند جهانی انرژی پاک است. با انتخاب سبد فناوری مناسب، تأمین مالی خلاقانه، و استفاده از ابزارهایی مانند تهاتر انرژی، راه اجرای موفق ماده ۴ کاملاً عملی است—چه برای غول‌های صنعتی، چه برای شهرک‌های متنوع و واحدهای کوچک.

    نظرات
    نوشتن نظر بستن